بیراهه

بیراهه

بیراهه

بیراهه

آیا میدانید؟



فیل تنها حیوانی است که نمی تواند بپرد.

ستاره دریایی مغز ندارد.

اختاپوس سه قلب دارد.

قلب میگو در مغز آن است.

ماهی قرمز تنها وقایع تا سه ثانیه قبل را به یاد می آورد.

مورچه ها هرگز نمی خوابند.

اگر ماهی قرمز را در محل تاریکی نگه دارید کم کم یه سفید تغییر رنگ می دهد.

سگ های خال دار بدون خال متولد می شوند.

ادامه مطلب ...

دشمنی ایران و یونان باستان

جنگهای بزرگ ایران و یونان بعد از کوروش در گرفت اما اساس آن در دوره ی کوروش گذاشته شدو آنچه سبب بروز دشمنی بین ایران و یونان شد رقابت شدید اقتصادی در منطقه ای بود که در قدیم نامهای مختلفی داشت و امروز به اسم مدیترانه خوانده می شود.

هنوز 6 سال کامل از رسیدن مرز غربی ایران به سواحل مدیترانه نگذشته بود که ((پلوتی سن)) نویسنده اهل آتن گفت ایران به تجارت ما خیلی لطمه زده است و با ادامه ی این روند  تجارت ما از بین خواهد رفت و ما اگر بخواهیم تجارت خود رادر دریایی که از دریای سیاه تا مدخل اقیانوس اطلس ادامه داردحفظ نماییم باید یک نیروی دریایی قوی به وجود آوریم.

این گفته که در 25  قرن قبل از این به زبان آورده شده مانند حرفی است که تا نیم قرن قبل هم به زبان می آوردندو می گفتند هر دولت که می خواهد بر دریا حکومت کند  باید نیروی دریایی قوی داشته باشد.



تا وقتی که کوروش بود یونانی ها نتوانستند که یک نیروی دریایی قوی به وجود بیاورند و آن کارها را بعد از مرگ کوروش و آغاز سلطنت کمبوجیه شروع نمودند.

علت اینکه یونانیان نتوانستند در دوره سلطنت کوروش یک نیروی دریایی قوی به وجود آورنداین بود که کوروش با یونانیان  قراری گذاشت  مبنی بر اینکه یونانیان حق ندارند کشتی هایی بسازند که دارای ظرفیت بیش از 70 بشکه باشد.کوروش می دانست کشتی هایی که ظرفیت آن از 70 بشکه تجاوز نمی کند یک کشتی جنگی قوی نیست و نمی تواند با امواج دریامبارزه کند و بیشتر در طول سواحل حرکت می کند.

محدود شدن ظرفیت کشتی های جنگی یونانیان نه تنها نیروی دریایی سرزمین های یونان را ضعیف می کردبلکه برای یونیان موهن بود.

تا آن روز یونانی ها محکوم آسیایی ها شده بودند و بعد از اینکه مجبور گردیدند  شرط کوروش هخامنش را بپذیرند گرفتار عقده حقارت شدند و نسبت به ایرانیان کینه پیدا کردند.اما نمی توانستند خصومت خود را نشان بدهند تا اینکه شاه هخامنش زندگی را بدرور گفت و کمبوجیه جای او پادشاه شد.

 

بیزارم از دشمنانت  ای سرزمین  آریا...کور باد نگاه آنکس که دشمن توست ,ایران من... 

 

"ای کسانی که امروز در بستر راحت غنوده اید آیا می اندیشید که راحتی امروز شما مستلزم بردگی فردا می باشد و فردا آزاد خواهند زیست که از راحتی امروز صرف نظر کنند؟        

 

 کوروش هخامنش

تبادل لینک با ما


سلام دوستان عزیز

برای تبادل لینک با ما لینک ما را با نام بیراهه در وب خود لینک کنید سپس در نظرات اعلام کنید تا لینک شما نیز ثبت گردد.

با تشکر

برای ارسال لینک خود اینجـــــــا کلیک کنید

حقیقت شب قدر


«قدر» در لغت به معناى اندازه و اندازه‏گیرى است.(1) «تقدیر» نیز به معناى اندازه‏گیرى و تعیین است.(2) اما معناى اصطلاحى «قدر»، عبارت است از ویژگى هستى و وجود هر چیز و چگونگى آفرینش آن(‏3) به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودى هر چیز، «قدر» نام دارد. (4)

بنابر دیدگاه حکمت الهى، در نظام آفرینش، هر چیزى اندازه‏اى خاص دارد و هیچ چیزى بى‏حساب و کتاب نیست. جهان حساب و کتاب دارد و بر اساس نظم ریاضى تنظیم شده، گذشته، حال و آینده آن با هم ارتباط دارند.

استاد مطهرى در تعریف قدر مى‏فرماید: « ... قدر به معناى اندازه و تعیین است... حوادث جهان ... از آن جهت که حدود و اندازه و موقعیت مکانى و زمانى آنها تعیین شده است، مقدور به تقدیر الهى است.»(5) پس در یک کلام، «قدر» به معناى ویژگى‏هاى طبیعى و جسمانى چیزهاست که شامل شکل، حدود، طول، عرض و موقعیت‏هاى مکانى و زمانى آنها مى‏گردد و تمام موجودات مادى و طبیعى را در برمى‏گیرد.

این معنا از روایات استفاده مى‏شود؛ چنان که در روایتى از امام رضا علیه السلام پرسیده شد: معناى قدر چیست؟ امام فرمود: «تقدیر الشى‏ء، طوله و عرضه»؛ «اندازه‏گیرى هر چیز اعم از طول و عرض آن است.» (6) و در روایت دیگر، این امام بزرگوار در معناى قدر فرمود: «اندازه هر چیز اعم از طول و عرض و بقاى آن است.»(7)

در این شب تمام حوادث سال آینده به امام هر زمان ارائه مى‏شود و وى از سرنوشت خود و دیگران با خبر مى‏گردد. امام باقر علیه السلام مى‏فرماید: «انه ینزل فى لیلة القدر الى ولى الامر تفسیر الامور سنةً سنةً، یؤمر فى امر نفسه بکذا و کذا و فى امر الناس بکذا و کذا؛ در شب قدر به‏ ولى امر (امام هر زمان) تفسیر کارها و حوادث نازل مى‏شود و وى درباره خویش و دیگر مردمان مأمور به دستورهایى مى‏شود.»

بنابراین، معناى تقدیر الهى این است که در جهان مادى، آفریده‏ها از حیث هستى و آثار و ویژگى‏هایشان محدوده‏اى خاص دارند. این محدوده با امورى خاص مرتبط است؛ امورى که علت‏ها و شرایط آنها هستند و به دلیل اختلاف علل و شرایط، هستى، آثار و ویژگى‏هاى موجودات مادى نیز متفاوت است. هر موجود مادى به وسیله قالب‏هایى از داخل و خارج، اندازه‏گیرى و قالب‏گیرى مى‏شود. این قالب، حدود، یعنى طول، عرض، شکل، رنگ، موقعیت مکانى و زمانى و سایر عوارض و ویژگى‏هاى مادى آن به شمار مى‏آید. پس معناى تقدیر الهى در موجودات مادى، یعنى هدایت آنها به سوى مسیر هستى‏شان است که براى آنها مقدر گردیده است و در آن قالب‏گیرى شده‏اند. (8)

اما تعبیر فلسفى قدر، اصل علیت است. «اصل علیت همان پیوند ضرورى و قطعى حوادث با یکدیگر و این که هر حادثه‏اى تحتّم و قطعیت ضرورى و قطعى خود و نیز تقدّر و خصوصیات وجودى خود را از امرى یا امورى مقدم بر خود گرفته است.

(9) اصل علیت عمومى و نظام اسباب و مسببات بر جهان و جمیع وقایع و حوادث جهان حکمفرماست و هر حادثى، ضرورت و قطعیت وجود خود و نیز شکل و خصوصیت زمانى و مکانى و سایر خصوصیات وجودى‏اش را از علل متقدمه خود کسب کرده است و یک پیوند ناگسستى میان گذشته و حال و استقبال میان هر موجودى و علل متقدمه او هست.»(10)

اما علل موجودات مادى ترکیبى، فاعل و ماده و شرایط و عدم مانع است که هر یک تأثیر خاص بر آن دارند و مجموع این تأثیرها، قالب وجودى خاصى را شکل مى‏دهند. اگر تمام این علل و شرایط و عدم مانع، کنار هم گرد آیند، علت تامه ساخته مى‏شود و معلول خود را ضرورت و وجود مى‏دهد که از آن در متون دینى به «قضاى الهى» تعبیر مى‏شود. اما هر موجودى با توجه به علل و شرایط خود قالبى خاص دارد که عوارض و ویژگى‏هاى وجودى‏اش را مى‏سازد و در متون دینى از آن به «قدر الهى» تعبیر مى‏شود.

با روشن شدن معناى قدر، امکان فهم حقیقت شب قدر نیز میسر مى‏شود. شب قدر شبى است که همه مقدرات تقدیر مى‏گردد و قالب معین و اندازه خاص هر پدیده، روشن و اندازه‏گیرى مى‏شود.

ادامه مطلب ...

با این تصویر به خطای چشم خود پی ببرید

برای چند لحظه به نقطه سیاه وسط تصویر خیره شوید، خواهید دید که نقاط رنگی اطراف آن ناپدید می شوند!


birahe.blogsky.com خطای دید